نفسای آخرم رو می‌کشم

نفسای آخرم رو می‌کشم

[ یاسر محمدی ]
نفسای آخرم رو می‌کشم
یه سری خاطره هام میاد همش جلو چشام 
تشنه مه نمی‌تونم آب بخورم
بسکه گریه می کنم در نمیاد دیگه صدام 
گلوت زیر,
یه خنجر برهنه رفت ای وای
سرت به روی نیزه رفت ای وای

من اومدم بالا سرت تو هم بیا 
توونمو برده یزید بی حیا 
وقتی که چوب خیزرون رو دست گرفت
میزد رولبهای تو پیش بچه ها

امون ای دل ۳ حسین جان 

روضه‌های شهر کوفه به کنار
ازدحامه کوچه‌های شامو که دیگه نگین 
انقده سنگ زدن به نیزه‌ها
اوفتاد آخر یکیش از بالای نی روی زمین 
بودم ,
بین یه مشت مردای نامحرم
از غمه دخترت پر از دردم

همونی که روحیه ی قافله بود
پاهاش اسیر زنجیر و سلسله بود
نمی تونست سر تو رو بلند کنه 
دستای کوچیکش پر از آبله بود

امون ای دل ۳ حسین جان





 لینک کانال ایتا
 eitaa.com/javazenokari


 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــری

نظرات