یاور زهرایی من همدم تنهایی من بی تو سر کرده ام با چشم دریا روضه خوانت شدم تنهای تنها یا اخ المظلوم واویلا گر چه آه از دل کشیدی آنچه دیدم تو ندیدی التماس همه زنها شنیدند خیمههای حسینی را دریدند دست مادر بر آن گهواره بود و مستِ از خنده آن را میکشیدند یا اخ المظلوم واویلا وای از آن نفرین و دشنام روضه ام الشام، الشام کوچهها پر شد بود از یهودی ناله میکردم و آنجا نبودی میزدند با هر آنچه دستشان بود شد قیامم مبدل به سجودی یا اخ المظلوم واویلا منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک