طی شد طی شد

طی شد طی شد

[ عبدالله باقری ]
طی شد طی شد
شبای مناجات خلوت سحرها
سر شد سر شد
کنار عاشقا ناله از جگرها ۲

مثل یک نسیم گذشت / هرجور اومدیم گذشت
دیدی سی شب چش بهم زدیم گذشت

ممنونم من از خدا / میون آدم خوبا
یه جا هم داد به منِ بی سر و پا

تا که دید این رو سیاه // بدجوری مونده توو راه
آشِناش کرد با "دعای افتتاح"
منو دید بی‌هم‌نفس // غرق شهوت و هوس
با  "ابوحمزه" پرم داد از قفس


یارب یارب
سی شبو عبد تو ناله‌ی حزین زد
اِغفِر اِغفِر
اون گناهایی که بنده‌تو زمین زد ۲

منو دعوا نکنی / مشتمو وا نکنی
پیش مردم منو رسوا نکنی

خدای گنه‌کارا / خدای بنده بَدا
گفتی که «هر آنچه هستی بازآ»

مهربونْ خدا ببخش // به امام رضا ببخش
دیگه وقتی ندارم بیا ببخش

میبینی پریشونم // نگرون و گریونم
من یه وقت از قافله جا نمونم

گفتم از جا موندن! // کیا مقتل خوندن؟
بچه‌ی سه ساله رو ترسوندن
توو بیابونْ تنها // سیلی اومد بی‌هوا
صورت بچه‌ رو سوزوند به خدا

موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات