کریم طاها

کریم طاها

[ محمد حسین صیرفی ]
به این ابر و باران چه باید گفت
به این چشم گریان چه باید گفت

شده آسمان سایه‌بان تو
از این قبر ویذان چه باید گفت

امامِ جود و کَرَم چرا نداری حرم
به جز مهربانی گناه شما چیست

امیرِ تنها سلام، عزیزِ زهرا سلام
دلِ شب به جز فاطمه زائرت کیست

دردِ غُربت، سنگین‌ترین بلا بود
کوهِ صبرت از جنس مرتضی بود
صلحِ سبزت، سرخیِ کربلا بود

یا مجتبی کریمِ آلِ طاها... 

عنایات و اَلطافِ نورانیت
شود شامل یا حسن گویان

نگاهی که در روضه‌اش خون است
به محشر نماند دگر گریان

عَلم‌دار مرتضی، امامِ خونِ خدا
تویی غایتِ آرزوهای دنیا

فدایت ای با وفا، غریبِ بی‌آشنا
ز خونِ جگر، خون شده کامت آقا

دردِ غُربت، سنگین‌ترین بلا بود
کوهِ صبرت از جنس مرتضی بود
صلحِ سبزت، سرخیِ کربلا بود

یا مجتبی کریمِ آلِ طاها...

نظرات