شب‌های دلبری

شب‌های دلبری

[ محمد حسین صیرفی ]
دوباره اومده شبای دلبری
مدد می‌خوام برا دو ماه نوکری

رزقِ ما نوکرا تو دست مادره
این شب‌ها فاطمه اشکا رو می‌خره

حَیِّ عَلَی العَزا
حَیِّ عَلَی البُکا
فی ماتَمِ الحسین، مظلوم کربلا

گره زدم حسین دلم رو با غمت
‌شکر خدا بازم اومد مُحرمت

من منّت می‌کشم از چشمایِ تَرَم
روزیم کن جون بدم عاشورا تو حرم

وقتی تو روضه‌هات می‌پیچه عطر سیب
قلبم به من می‌گه نوحوا عَلَی الغَریب

بازم پوشیدم این لباس سیاهتو
نگیری از نگام آقا نگاهتو

با گوشه جشمِ تو پابنده هیئتام
ایشاالله اربعین تو راه کربلام

جای شهیدامون امسال سلام می‌دیم
وقتی که گنبد و از راه دور دیدیم

اربابِ من حسین...

نظرات