(هرسال امشب، نقطهی عطف زندگیمِ شیرینترین خاطرههای بچگیمِ عشقِ حسین, شروع راه بندگیمِ) ۲ (شروع شد, دوباره فصلِ نوکری نوشته یه یا حسین رو هر دَری پیچیده صدایِ آهِ مادری) ۲ (بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا) ۶ هر سال آقا, پرچمِ ماتَمت رو دوشم امام رضاست, علتِ این جوش و خروشم حالم خوشِ وقتی پیرهن سیاه میپوشم هرسال عشقم, اینه که نوکرِ تو باشم گریه کن روضهی مادر تو باشم من دوست دارم غلامِ خواهرِ تو باشم (تویی که غلام سیاتو میخری) ۲ تو روضت از هَمَمون دل میبری پیچیده صدایِ آهِ مادری صدایِ آهِ مادری بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا