میون بازارم اونم چه بازاری

میون بازارم اونم چه بازاری

[ جواد مقدم ]
(میون بازارم، اونم چه بازاری
دلم برات تنگه، خودت خبر داری)۲

ندارم از هیچ‌کس، توقع یاری
چه بی وفا بودند، خودت خبر داری

تو کوچه‌ها کردم، ازت طرفداری
سنگ جوابم شد، خودت خبر داری

(نامه نوشتم آقا، ولی ازت شرمندم
رقیه تو می‌بینم، تا چشمامو می‌بندم)۲

نیا غریب مادر، نیا غریب مادر...

(خون سرم می‌شه، تو کوچه‌ها جاری
بازار قصابا، خودت خبر داری)۲

آهنگرا دارن، چه روز پر کاری
صحبتِ از جنگه، خودت خبر داری

نبینم اون روزو، سرت بشه خاری
 رو نیزه‌ها آقا، خودت خبر داری

نبینم اون روزی که، تنت تو گودال می‌ره
کنار جسم پاکت، فاطمه از حال می‌ره

نیا غریب مادر، نیا غریب مادر...

اگه بری زینب، نداره غم‌خواری
دستاشو می‌بندن، خودت خبر داری

دیگه نمی‌مونه، برات علمداری
خیمه می‌شه غارت، خودت خبر داری

دختر کوچیکت، نداره گوشواری
غروب عاشورا، خودت خبر داری

وقتی به روی نیزه، سر علمدار میره
عصمت ناموس تو، کوچه و بازار

نظرات