اِن لَم تَرحَمونی، عَلیم گناه نداره

اِن لَم تَرحَمونی، عَلیم گناه نداره

[ علیرضا قانعی ]
اِن لَم تَرحَمونی، عَلیم گناه نداره
یه مردی پیدا بشه، یه قطره آب بیاره

داره می‌سوزه رو دستم، داره لب تشنه می‌میره
خونِ بَچَم گَریبونِ، همتون رو می‌گیره

سه شُعبه‌ی تو حَرمَله، از قَدِشَم بلند‌تره
حَنجَرِشو هدف نگیر، خدا اَزَت نمی‌گذره

حسین، وای...

اِن لَم تَرحَمونی، عَلیم گناه نداره
الهی روی قبرش، نِیزه‌ای پا نذاره

طاقتِ سُمِ مَرکَب و، نداره بچه شیرخواره
الهی از سَرِ نِیزه، علی سَر دَر نیاره

سَرِ کوچیک اصغرم، از سَرِ نِی کوچیک‌تَره
بِرید به نیزه‌دار بگید، خدا اَزَت نمی‌گذره

اِن لَم تَرحَمونی، عَلیم گناه نداره
بَعیده بعدِ بَچَم، رُباب دَووم بیار

نگاه مادرش مونده، توی گهواره‌ی خالی
داره لالایی می‌خونه، برا طفلِ خیالی

نذار که نفرین بُکُنه، دلش شیکَسته مادره
گهواره رو دیگه نَبَر، خدا اَزَت نمی‌گذره

حسین...

نظرات