
شأنِ تو والا در این حَریم است آموزگارت شاهِ کریم است خواندی رَجَز با شور و شین (ای علی جان)۳ أَنا علی ابنُ الحُسین (ای علی جان)۳ احمد شمایل، حیدر خَصائل قُرآن به وصفت گردیده نازل دارم محاسن روی دست (ای علی جان)۳ با رفتنت رُکنم شکست (ای علی جان)۳ با بُغضِ حیدر، کوفه تو را زد نیزه به پَهلویت بیهَوا زد شد اِرباً اِربا پیکرت ای علی جان زانو زدم بالا سرت ای علی جان (گریهات مانده، خندهات رفته نیزهها بینِ دندهات رفته)