سنگ عشق تو را میزنم تا روز محشر روی سینم روسفیدم کن از این سیاهی یا شفیعَ المُذنبینم سید العطشان، سید العریان، ای حسین جان... السلامُ علی ساکن کربلا... **** روح قالوا بَلا آمده کربلا... می رسد کاروانی که دارد در میانش یاس و لاله طفل شش ماهه خوابیده آرام بین آغوش سه ساله کربلا برخیز آمده مهمان ای حسین جان... سید العطشان، سید العریان، ای حسین جان... **** با احتیاط لالهی ما را پیاده کن عباس جان، سه سالهی ما را پیاده کن با احتیاط تا که نیفتد ستارهای می ترسم آنکه گیر کند گوشوارهای این دختران من که بیابان ندیدهاند در عمر خویش خار مغیلان ندیدهاند تو هستی و به روز حرم شب نمیرسد چشم کسی به قامت زینب نمیرسد