
دو تا اَبَالحسن دو تا سلطان یکی عراقه و یکی ایران یکی شاه نجف، یکی شاه خراسان آغاز ولایت از اَبَالحسن، علی تکمیل ولایت با اَبَالحسن، رضا در ذکر دمت بگو دائماً علی در بازدمت بگو دائماً رضا شد شاه عجم، شهزادهی توس شد شاه عرب سلطانِ نجف والله نبود بالله نبود تالله نبود در سفرهی ما جز نمک مشهد و جز نان نجف **** دو گنبدِ طلا دو تا ایوان دو تا عمارت مَلک دربان ایوان نجف ایوان خراسان معیار حلالزادهها حُبِّ علی معیار حلاللقمهها حُبِّ رضا در قصه ی عشق ابتدا حُبِّ علی در قصه ی عشق انتها حُبِّ رضا هرکس نفسی دیوانه شده در مسلخ عشق پروانه شده والله قسم بالله قسم تالله قسم آن عقل سلیم است که دیوانهی این خانه شده