سرنوشت، حسنه حسن حسن حسن ... (سرنوشت، حسنه سَیِدُالشَبابِ اهلِ بهشت، حسنه)۲ جانِ جان، حسنه (شاهبیتِ شعرایِ لطیفیان، حسنه)۲ (حاجتِ خواسته را چند برابر داده است) طَیِبَالله به این لطفِ دو چندانِ کریم طلبِ رزق نکردیم زِ دربارِ کسی نانِ هر سفره حرام است، مگر نانِ کریم (کریم، حسن)۲ امام، حسن به ساحتت، سلام حسن حسن حسن حسن ... یا حسن مولا ... ***** چارهساز، حسنه بی حد و اندازه دست و دلباز، حسنه ماوَراء، حسنه (مضمونِ نابِ شعرِ شُعَرا، حسنه)۲ (من به تنهایی از این باده نخواهیم نوشید)۲ همهیِ اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد آرزو نیست، رجز نیست، من آخر روزی وسطِ صحنِ حسن، سینهزنی خواهم کرد (امیر، حسن)۲ دلیر، حسن به عشقتم اسیر، حسن حسن حسن حسن ... یا حسن مولا ...