عمو رسیدمو دیدم، چقد بلوا بود

عمو رسیدمو دیدم، چقد بلوا بود

[ حسین فروغی ]
حسین...

نا نداشت، تو این شلوغی واسه دست و پا زدن جا نداشت
دیگه جای سالمی واسه عصا، نداشت
پیرمردا با عصا می‌زدنت

حسین...

عمو رسیدمو دیدم، چقد بلوا بود
سر تصاحب عمامه‌ی تو دعوا بود

به زحمت از وسط نیزه‌ها، گذر کردم
هزار مرتبه شکر خدا، کمی جا بود

عمو بلند شو که همه سمت خیمه‌ها رفتند
می‌آمدم سوی گودال، عمه تنها بود

یا مظلوم یا اباعبدالله...

نظرات