روزیمو می‌گیرم از دست حسین

روزیمو می‌گیرم از دست حسین

[ سید محمدرضا نوشه‌ور ]
روزیمو می‌گیرم از دست حسین دست حسن 
بیرون نمی‌رم از فکر حسین فکر حسن 

وسط این دهه‌ی سینه‌زنی واسه حسین 
جون تازه میده به سینه زنا ذکر حسن

دلمو گره زدم از تو  جدا نمی‌شه 
بخدا هیچکی امام مجتبی نمی‌شه 

 قاسم و عبدالله ابن حسن یعنی که 
کربلا هم بی حسن کرب و بلا نمی‌شه 

روی سینه با خط نفیسم باید بنویسم
امام حسن شده بانی چشمای خیسم

همه چیمی رفیق صمیمی تو یار قدیمی
امام حسین به این آقا می‌گه تو کریمی

حسن آقا حسن آقا ...

چه شباهت داره به جنگ علی جنگ حسن
رنگ سبز شال بچه سیداست رنگ حسن
همه عالم می‌زنن به سینه‌شون سنگ حسین
ابی عبدالله به سینه می‌زنه سنگ حسن

به سگ گرسنه هم نونش رو می‌رسونه
اون که واسه دشمناش هم حتی مهربونه

به خدا یقین دارم روزی که ما می‌میریم
همه میرن و امام حسن فقط می‌مونه

حسن مولا حسن مولا ....

نظرات