رسیده به سحر شب غصه و غم

رسیده به سحر شب غصه و غم

[ حسین سیب سرخی ]
رسیده به سحر شبِ غُصّه و غم
سرودِ عاشقی می‌خونم همه دَم

فصلِ عشق و هم‌عَهدی رسیده
مُژده عاشقا مهدی رسیده

باز دوباره دل، مَست و مجنونه
باز ترانه‌ی عشقو می‌خونه

آروم نداره، دلِ دیوونه
مِی دوباره می‌زنه پِیمونه پِیمونه

صاحب‌َالزمان حضرتِ مهدی... 
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج مهدی... 

مریضِ تواَم و مسیحای منی
همه فَخرَم اینه تو آقای منی

وارثِ علی حیدرِکرار
هِیبتت شبیهِ به عَلَمدار

شاهِ دو جهان، حضرتِ مهدی
نورِ آسمان، حضرتِ مهدی

صاحب‌َالزمان حضرتِ مهدی
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج مهدی

دلم خورده گِرِه، به گیسوی علی
شده قِبله‌ی دل، دو اَبروی علی

وارثِ علی حیدرِکرار
هِیبتش شبیهِ به عَلَمدار

کوهِ ادب و، حِکمت و فَضله
خارِ چشمِ هر، دشمنِ رَذله

اَهلِ کرم و، بخشش و بَذله
همین کافیه که شاگردِ اَبَالفضله

شَهزاده‌ی کربلا علی‌اکبر... 
علی علی علی علیٌِ‌الاکبر... 

باز دوباره دل، مَست و مجنونه
باز ترانه‌ی عشقو می‌خونه

آروم نداره، دلِ دیوونه
مِی دوباره می‌زنه پِیمونه پِیمونه

دوباره سَرَمو، رو تُربَت می‌ذارم
به یادِ حَرَمت، من آروم ندارم

عکسِ حَرمِ تو روبه‌رومه
کربلا نَرَم کارم تمومه

بَر زخمِ دلم ذکرِ تو مَرهَم
با اسمِ حسین، تپشِ قلبم

بِینُ‌الحرمین، قِبله‌ی عالَم
پَر می‌زنه دلم تا کربلا هر دَم

حسین، حسین... 

دوباره دلم و، هوای حَرَمت
همه دل‌خوشیمه، به لُطف و کَرَمت

من نوکرتم برا همیشه
هیچ‌جایی برام حَرَم نمیشه

جون می‌دیم پای، عشقِ ثارَالله
با لُطفِ خودِ اَبی‌عَبدللّٰه

کربلا می‌ریم همه ایشاللّٰه
هرکسی هوای حَرَم داره بِسمِ‌الله

حسین، حسین... 

دَمِ حیدریشو، مسیحا نداره
تو کُلِّ دو جهان، یه هَمتا نداره

عطرِ نفسش عطرِ بهشته
اسمشو رو طاقِ عَرش نوشته

عالَم به فدات، حضرتِ مهدی
دل مَستِ چشات، حضرتِ مهدی

چشمام کفِ پات حضرتِ مهدی
دل فدای قَدَم‌هات حضرتِ مهدی

باز دوباره دل، مَست و مجنونه
باز ترانه‌ی عشقو می‌خونه

آروم نداره، دلِ دیوونه
مِی دوباره می‌زنه پِیمونه پِیمونه
****
با هر سلامِ صبح به آقای بی‌کَفَن
انگار روبه‌روی حَرَم ایستاده‌ایم

نظرات