دنبال تو میگردم، وای از دل پر دردم اینقدر بدنت زخمه، آروم بغلت کردم یادمه میخوابوندمت روی شونم دردت به جونم یاده اون روزا لالایی تو گودال واست میخونم تنها کشتنت لب تشنه رو خاک صحرا کشتنت وقت مغرب پیش زهرا کشتنت آخر اومدم تو قتلگاهت با سر اومدم زیر دست و پای لشکر اومدم **** مادر نفست تنگه، واسه پیرهنت جنگه روی صورتت جای، زخمِ نیزه و سنگه پیرهنی که واست دوختمو کی برده ای مادر مرده صدای نالم رو هلال شنید انگار واست آب آورده با هم میزدن تو رو پیش چشم عالم میزدن با هم نیزه تو پهلوهات محکم میزدن **** کوتاه نیومد گفتم باهات راه بیاد، راه نیومد بی چشم و رو بود اونی که با خواهرت رو به رو بود من تاب ندارم تو تشنته من ولی آب ندارم کج میبریدن حلقومتو رج به رج میبریدن ایها الغریب، پسرت کو مادر تو تک و تنهایی سپرت کو مادر ایها الغریب، کفنت کو مادر یادگار من بود، پیرهنت کو مادر ماه حرامه، رهاش کن مگه نمیدونی امامه ماه حرامه، حسین زیر دست و پای ازدحامه وقت اذونه، همه بمونن ولی شمر نمونه وقت اذونه، هر چی که خواهر تو میکشه از اونه بی یار و بی پناهی ای سر پناه زینب تکیه زدی به نیزه ای تکیهگاه زینب **** کجا کاری، خیمه قیامته حسین خبر نداری کجای کاری، نبودی شمرو از تو خیمه در بیاری بمیره زینب، اونقده رو نزن به شمر که میره زینب چجوری پیرهنت رو پس بگیره زینب چاره نمونده، یه جای سالم رو تنت آره نمونده حتی برات یه پیروهن پاره نمونده این همه شر شد تو دست و پا زدی و شمر کلافه تر شد روستایی ها دور تنت دیدم مولا میزدنت نیزه زدن تو دهنت دزدیده شد پیروهنت دیدی کارم کجا رسید نیزه دست منو برید چادرمو خولی کشید دارم میرم آخه یزید ذبحو مگه بلده شمر که رو سینت اومده شمر عجب بساطیه، انگاری اعضای تن تو صلواتیه بمیره مادرت، تعارفی شده چرا بریدن سرت ذبح کردن به خدا حکم و شرایط دارد تمام لحظههای سر بریدن سرش بر روی پای مادرش بود توی سپاه سر کشتنت دعوا شد واسه غارت تنت دعوا شد یکی دستور میداد غارتش کنید خواهرش داد میزد راحتش کنید دافع البلایا سنان سیلی میزنه به کعبة الرزایا زود راحتش کنید رو تنش پا نزارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعداً راحتش کنید مونده روی زمین پیکر تو رها السلام علی من دفنه اهل القری خواهرش اگه نیست رفته شام بلا تمام لحظههای سر بریدن سرش بر روی پای مادرش بود ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین