دل به عشقت نسپارم چه کنم اشک از دیده نبارم چه کنم همه جا در پی دیدارِ تواَم سر به راهت نگذارم چه کنم حالم از هجرِ تو گردیده خراب دل به مرگم نسپارم چه کنم نظری تا که نمردهام بنما تا که جانم به در آرَم چه کنم رو مگردان ز منِ خسته نگه غیر تو یار ندارم چه کنم کار و بارم همه درهم شده است تا نیایی تو به کارم چه کنم دیدنت چشم حسینی خواهد چشم دیدن که ندارم چه کنم زیر شمشیر غمت جان بدهم تا که جانم به درآرَم چه کنم ***** زیر قُبّه میروی آقا دعا کن جای ما حضرت حق را نِگر کن بر ظهور خود رضا ای خدا دیگر به حق گریههای گریهی بیبی رباب کن دعا بهر ظهور منتقم را مستجاب ای خدا دیگر به حق شادی قلب رضا با ظهور منتقم کن حاجت ما را روا ای خدا دیگر به حق خونِ شاه کربلا از کَرَم پایان بده بر غیبت آقای ما