دعایی زیر لب دارم شبانه بگو آمین تو ای ماه زمانه الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه ***** نخلی که شکسته ثمرش را نزنید مرغی که زمین خورده پرش را نزنید دیدید اگر که دست مردی بسته دیگر درِ خانه همسرش را نزنید بر سوختهباغِ ما دگر سر نزنید این خانهی آتشزده را در نزنید از ما که گذشت، مادری را دیگر در کوچه به پیشِ چشمِ دختر نزنید