جمال بي ‎مثالت را به چشم دل هويدا كن

جمال بي ‎مثالت را به چشم دل هويدا كن

[ احمد نیکبختیان ]
جمال بي‌مثالت را به چشم دل هويدا كن
بيا و ساحت دل را شبيه طور سينا كن

بيا و بار ديگر كن مرا شرمنده‎ي لطفت
بيا و دفتر عمر مرا با اشك امضا كن

كجا ديگر كنم منزل، به كه گويم دگر دردم
چرا با من نمي‎سازي دري بر روي من وا كن

هزاران بار نامت را بهر حالي صدا كردم
ببر يكبار نامم را مرا شيداي شيدا كن

مگر ميخانه پر گشته كه در بر روي من بستي
من بي‎دست و پا را هم به كنج ميكده جا كن

نه قرآني نه ذكري ني نمازي مانده بهر من
مرا اهل سحر مهدي ز بوي خاك زهرا كن

************

نظرات