ای جان جهان، جهان جان ادرکنی قیّوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزّمان ادرکنی ******* به غمت خیره شدم دیدهی گریان دارم یاد گیسوی توام وضع پریشان دارم لعن بودم پدرم گفت الهی به حسین تا به امروز شما رزق فراوان دارم هفت پشتم همگی گریه کن داغ تواند رود اشکم که در این دامنه جریان دارم سوختم پای غمت دور و برم غلغله شد داغ تو پر برکت بود که خواهان دارم من از این روضه به آن روضه شدم در به درت دل به عشق تو سپردم سر و سامان دارم پنج نوبت سر سجاده تو را جار زدم پنج نوبت به کرامات تو اذعان دارم شوری نذر تو دنیای مرا شیرین کرد به نمکدان سر سفرهات ایمان دارم تا ابد دست من از پرچم تو دور مباد سالیانیست که من دست به دامان دارم لحظهی مرگ مرا سخت در آغوش بگیر مثل حر در بغلت لذت درمان دارم ******* (کفن که دست مرا دست تو باز است و دست باز تو یعنی بیا درآغوشم) درد دلهامو بگم خیلی بده هرکسی تو رو زده منم زده قسمت دختر خولی هم نشه این شکستگی که جای.... لگدی زد که خدا قسمت کافر نکند