بازم نم‌نم می‌زنه بارون

بازم نم‌نم می‌زنه بارون

[ محمدحسین حدادیان ]
بازم، نَم‌نَم می‌زنه بارون
بازم، من مستم و سرگردون
بازم، دارم خودمو می‌بینم زیر ایون

علی کنار پیغمبر، شبیه خورشید و ماهه
رو لبا اشهدُ انَّ علیاً ولی‌اللّهه

ای شیعه وقتش شد بگیری دستتو بالا
بشنو از جبرائیل، زمان بیعته حالا

علی علی علی، یا علی، یا علی مولا...
****
بنگر، جشن آسمونارو
قطعا، دعوت می‌کنن مارو
امشب، بوسه می‌زنم دستای سیّدارو

علی ساقیه و امشب، دیگه مستیِ ما جوره
فدای اون ضریحش که پُرِ خوشه‌ی انگوره

از حیدر دارم من همه‌ی دنیا و دینم رو
تو دستاش می‌بینم، براتِ اربعینم رو

علی علی علی، یا علی، یا علی مولا...
****
حیدر، چه میاد به تو آقایی!
حیدر، تویی که مردِ مردایی
حیدر، خیبر نه فقط، فاتح کلّ دل‌هایی

پیچیده کلّ این عالم، شب عیدی بدون صف
آره عیدی میده زهرا، براتِ نجف اشرف

آقا شد هر کس که به زیر بیرق شاهه
اون عالم باز ذکرم، علیاً ولی‌اللّهه

علی علی علی، یا علی، یا علی مولا...

نظرات