از  ترس به جان دشمن او شرر افتاد

از ترس به جان دشمن او شرر افتاد

[ حنیف طاهری ]
از ترس به جان دشمنِ او شرر افتاد
با آل علی هر که در افتاد وَر افتاد

ها علیٌّ بشرٌ کیفَ بشر
ربُّه فیه تَجَلّى و ظَهَر

ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زُبده‌ی هشت و چهار وقت مدد است

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار 
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است 

حیدر حیدر...

نظرات