گر نخیزی تو ز جا کار حسین سختتر است نگران حرمم آبرویم در خطر است داغ اکبر رَمَق از زانوی من بُرد ولی بیبرادر شدن از داغ پسر سختتر است دست از جنگ کشیدند و به من میخندند تو که باشی به بَرَم باز دلم گرمتر است نیزهزار آمدهام یا تو پُر از نیزه شدی؟! چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقّا بمیره در کنار دریا یار و علمدار من منو نذاری تنها ای کاش به فکر غصههای من باش یه کاری کن غریبم داداش اباالفضل... پاشو ببین ای سقا که حرمله سهشعبه داره میشه رباب دیگه آواره میره رو نی سرِ شیرخواره پاشو ببین ای سقا چه نقشهها دارن این لشکر میان به پشت خیمه آخر برای نَبشِ قبرِ اصغر اباالفضل... بعد تو عباس من تنم میمونه زیر مَرکب میره دیگه اسیری زینب از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دست و پاش طنابه تو مجلس شرابه زینب