چه خبره تو گودال؟ خیلی دلم شور میزنه نکنه زبونم لال، لحظهی تنها شدنه دستمو نگیر عمّه، موقع رفتنِ منه چه خبره تو گودال؟ باید که زودتر برسم خیلی شلوغه دورش، واسه عمو دلواپسم نیزهها میره بالا، بالا نمیاد نفسم دیر میشه، عمو زمینگیر میشه سرنیزه، داره گلوگیر میشه پایانِ بغض نفسگیر میشه واویلا عمّه داره میبینه... **** چه خبره تو گودال؟ خدا بهخیر بگذرونه همهی تیراندازا، یه جا رو دادن نشونه واسهی عمو میترسم، یه جای سالم نمونه چه خبره تو گودال؟ حرمله خندونه چرا؟ چی به سرش آوردن؟ دستا پُر از خونه چرا؟ روی لب هر شمشیر، اسم عموجونه چرا؟ بیرحما، دیگه بِرید از اینجا چند نفر، به یه نفر نامردا با بابا، منو بذارید تنها واویلا عمّه داره میبینه... **** چه خبره تو گودال؟ این همه لشکر واسه چی؟ یکی دو تا هم بسه، این همه خنجر واسه چی؟ آخه نامسلمونا، اللهاکبر واسه چی؟ چه خبره تو گودال؟ کاشکی یه کم خلوت بشه میزنه عموجونو، هر کی با هر چی دستشه حرمله بازم داره، تیر سهشعبه میکِشه میشینه، بیحیا روی سینه شمشیرش، کُنده ولی سنگینه واویلا عمّه داره میبینه...