پناه حرم، تکیهگاه حرم برگرد عزیزدلم چشم به راهه حرم میومدم علمو، دستای قلمو دیدم قرارمون گودال بود جا خوردم مادرمو دیدم با معرفتترین من برگرد روی منو زمین نزن برگرد حسین داره میخواد ازت برگرد آب نمیخواد اگه راه داره اگه میشه پاشو عباس که دشمن بلند کرد صدا خندههاشو عزیزم پاشو ***** ویلی ویلی تا رو نیزه سر سقا بردن ویلی ویلی زیور از خیمهی زنها بردن ویلی ویلی دشمنا صدا رو بالا بردن ویلی ویلی زن و بچه رو به صحرا بردن تازیونه، وحشیونه، دخترای فاطمه ترسیدن شمر و خولی تو دل شب بین قافله چقدر رقصیدن یا اباالفضل، یا اباالفضل ***** ویلی ویلی چی به روزت اومده ای عباس ویلی ویلی خوردی نیزهی پیاپی عباس ویلی ویلی تو بری میبرنش خواهر رو ویلی ویلی توی شام و مجلس می عباس غرق زخمی، تن صد چاک چقدر نیزه شکستن به تنت آخ بمیرم واست عباس چرا با عمود آهن زدنت یا اباالفضل، یا اباالفضل ***** ویلی ویلی ای عموی مهربون اطفال ویلی ویلی چرا افتادی تو صحرا بیحال ویلی ویلی برا تو دل رقیهام تنگه ویلی ویلی تو بری میره ز بچهام خلخال کعب نیزه، خاک صحرا سر با خاکستر، با تازیانه لبتشنه رو مغیلان، میبرن رقیه رو وحشیانه ***** ویلی ویلی زره تو کندن و غارت بردن ویلی ویلی زن و بچتو اسارت بردن ویلی ویلی اتحاد خنجر و سر نیزه ویلی ویلی همه از تنت غنیمت بردن لب خنجر روی حنجر خواهرت لطمه به صورت میزد ته گودال شمر بد ذات چکمشو به روی سینهات میزد یا حسین جان، یا حسین جان ***** ویلی ویلی ازدحام خیمهگاه از نامرد ویلی ویلی ساربان اومد و بد غوغا کرد ویلی ویلی سر عباس غیور حالم رو ویلی ویلی از روی نیزه تو شلوغی ته گودال حرمله سمت رقیهات رفته پاشو عباس تکیهگاهم خرمن خیمه به غارت رفته آب به خیمه نرسید فدای سرت دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
ماشالله حسین ستوده بی نظیره