پناه حرم

پناه حرم

[ علی نجفی ]
پناهِ حرم، تکیه‌گاهِ حرم 
برگرد عزیزِدلم چشم به راهِ حرم 

میومدم علَم رو دیدم 
دستای قلم رو دیدم 
قرارمون گودال بود 
جاخوردم مادرمو دیدم 

با معرفت‌ترینِ من برگرد 
روی منو زمین نزن برگرد 
حسین داره می‌خواد ازت برگرد 
آب نمی‌خواد کسی فقط برگرد

یابنَ اُمُّ‌البنین برگرد.....

قرارِ حرم، بی‌قراره حرم 
برگرد نریزه بهم روزگارِ حرم 

ببرمت چجوری خیمه 
مشکلی که یکی دو تا نیست 
عبای من تابوت اکبر شد 
برا تو که عبا نیست 

این ریخت و پاشی که شد از جسمت
بیشتر از حد انتظارم بود 
باور نمی‌کنم روی خاکه 
اون که سی و چند سال کنارم بود 

یابنَ اُمُّ‌البنین برگرد.....

عموی حرم، آرزوی حرم 
برگرد که در خطره آبروی حرم 

حالا که تو میری علقمه
بعد از تو می‌شه گرفتار 
مراقب زینب باش 
از نیزه تو کوچه بازار 

تنهاش نزار وقتی شلوغیه 
دروازه‌ی ساعاتو می‌بینه 
تنهاش نزار وقتی اهانت به
ذُرّیه‌ی ساداتو می‌بینه

یابنَ اُمُّ‌البنین برگرد.....

نظرات