واست بمیره نوکرت، واست بمیره

واست بمیره نوکرت، واست بمیره

[ حسن عطایی ]
واست بمیره نوکرت، واست بمیره
کِی می‌شه اون ضریحتو، بغل بگیره
از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی
آب خوش از گلوی من، پایین نمی‌ره

به غروب کربلا قسم
به خودِ خودِ خدا قسم
تو رو دوست دارم، حسین

به شبای جمعه‌ی حرم
به دعای خیر مادرم
تو رو دوست دارم حسین...

هیچکی مثه تو، تو دل من جا نمی‌شه
هیچ‌ جا واسم شبیه کربلا نمی‌شه
هرچی از آقاییت بگم، کم گفتم آقا
هیچکی مثه تو این همه، آقا نمی‌شه

توی روضه قد کشیدم و
پشت دسته‌هات دویدم و
تو رو دوست دارم حسین

به دقیقه‌های آخرت
به حسین حسینِ خواهرت
تو رو دوست دارم حسین...

ارباب، الهی نوکرت دورت بگرده
روزی بیاد کرب‌و‌بلا و برنگرده
من واسه تو باید بمیرم، آخه آقا
هیچکی مثه تو واسه‌ی من تب نکرده

آرزومه با دعای تو
بمیرم تو کربلای تو
تو رو دوست دارم حسین

ببَرن جنازه‌مو حرم
دیگه برنگرده پیکرم
تو رو دوست دارم حسین...

نظرات