نوشته‌اند دلم را برای خون جگری

نوشته‌اند دلم را برای خون جگری

[ حاج جواد حیدری ]
نوشته‌اند دلم را برای خون جگری
بدون گریه زمانم نمی‌شود سپری

نیازمند تکامل به گریه محتاج است
درختِ آب ندیده نمی‌دهد ثمری

دو فیض، توشه‌ی راه سُلوک عُشّاق است
توسل سحری و عنایت سحری

هزار نافله خواندن چه فایده دارد
اگر نداشته باشی به عاشقان نظری

همیشه خیر قنوت تو می‌رسد بر من
اگر چه نام مرا در نَوافلت نبری

 برای بنده خریدن بیا سر بازار
چه خوب می‌شود این مرتبه مرا بخری

خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد
دعای من به خودم هم نمی‌کند اثری

---

بانویی که ضربه خورده از در و دیوار سخت
دست بر دیوار می‌گیرد ولی بسیار سخت

زودتر از دیگران اطرافیان جان می‌دهند
هر زمان که می‌شود وضعیت بیمار سخت

وای اگر خوابیده باشی درد بیدارت کند
چند ماهی هست زهرا می‌شود بیدار سخت

این شب آخر برای تو خودم نان می‌پزم
هرچند باشد برای خانه دارت کار سخت

مثل اینکه باید امشب زحمتم را کم کنم
می‌شوم از تو جدا ناچار، بالاجبار، سخت

چشم از چشم علی تا وقت رفتن برنداشت
آنقدر شد لحظه‌های آخرِ دیدار سخت

حضرت مشکل‌گشا کارش به مشکل خورده است
غسل زهرا شد برای حیدر کَرّار سخت

نظرات