ابوالفضل بختیاری

نذار که اضطراب بیاد سزاغ قافله

1670
8
(نذار که اضطراب بیاد سراغ قافله
میمونی با سر علی میون هلهله
تموم میشی ی روزی با کمون حرمله)2

نذار سه سالته و غم تو پیر کنه
دق می‌کنم اگه سرت به نیزه گیر کنه

جا می‌مونه موهات تو پنجه‌های شرم
(تاج سر حرم میشی پامال پای شرم)2

(نذار بدون تو با ی قد خم برگردیم
همسفر زینب شو بیا با هم برگردیم)2

(حسین غریب مادر )

(بوی جدایی می‌وزه از این زمین حسین
چکار کنم اگه بشی نیزه‌نشین حسین
به قتلگاهت اومدی شدم غمین حسین)2

خیمه بزن حسین تو قلب خواهرت
قول میدم پا نذاره کسی رو پیکرت

اونجا که خنجری نیست روی حنجرت
(همسفر خولی نمیشه دیگه دخترت)2

(الهی رو سر باشه عصر دهم معجرها
نگیره آتیش اون روز به چادر دخترها)2

(حسین غریب مادر)

با دیدن سرت رو نی غمم شده زیاد
هوای بی‌کسی من آغوشت رو میخواد
(رخت اسیری رو تنم بگو بهم میاد)2

میشه بهم بگی سپردیم به کی
محرم‌هام رو دیدم به روی نیزه یکی یکی

هنوز نخوردی آب که دارم اضطراب
(به هم می‌رسیم به هم تو مجلس شراب)2

زینب تو با خولی همسفر بازاره
به بوریا می‌سپارم جسم تو رو برداره

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش