نام مولایم علی را خالکوبی میکنم بیخیالِ شیخ زیرا کار خوبی میکنم میخوری مِی تا بشوید غصهها را از دلت من به عشق حیدر از دل غصهروبی میکنم در غمت با هروله در سر زنم اما در شادیات بی خبر از هر دو عالم پایکوبی میکنم دلدار شدی که دل به هر کس ندهم این عشقِ درون سینه را پس ندهم مولای تمام بیکسانی حیدر در سایهی تو باج به کرکس ندهم من بنده شدم نوکر این در باشم با سینهزن تو برادر باشم اصلاً بگذارید بگویم راحت آدم شدهام تا سگ حیدر باشم