ناقابل است دارو نداری که میدهم بی یار من، برای تو یاری که میدهم پس رد نکن دگر کس و کاری که میدهم نذر شماست این دو سواری که میدهم تحویلشان بگیره میآیند با امید، آقا نکن آمید کسی را ناامید اذن جنگ بده، من جا نمیزنم اصلا گریز روضه خود را، درد پهلوی زهرا حرفی نزن قدر محل بده تو بر این گریشان دایی حسین جان پدری کن برایشان حسین