غلامحسین مردانی

میزنم دم ز علمدار رشید

1899
6
می‌زنم دم ز علمدار رشید حرم عشق
شه با کرم عشق، مه محترم عشق

صفای قدم عشق
همان یار که گشته، صنم عشق

چکد از لعل لب بر لب پیمانه، لب عشق
همان شاه که باشد سر دوشش، علم عشق

(نگار دل زارم، شفا بخش قرارم)۳
‌به جزاز عشق جمالش، به دل خویش ندارم

(‌قرارم، بهارم، شعارم، همه دار و ندارم)۲
شیر سرخ عربستان‌، وزیر شه خوبان

پسرِ مظهر یزدان، که بُدی صاحبِ طبل‌و
علم‌و بیرق‌و سیف‌و حشم، بار غم‌و با رمق اندر لب او

ماه بنی‌هاشم‌و عباس، علمدار، سپه دار
جهانگیرو جهان‌بخش‌و دگر نایب‌وسقا

شه با وفا ابالفضل، صاحب لَوا ابالفضل
معدن سَخا ابالفضل، نور هل اتی ابالفضل

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش