حُبّ حیدر بغض دشمنهای او در سینهام لحظهای کاهش نیابد حُبّ و بغض و کینهام با عدوی فاطمه من دشمنی دیرینهام میروم جنّت با همین لعنت عدو میسوزه میبَرم لذّت دارم تولّی دارم تبرّیٰ با دشمن او دارم عداوت من شیعهم حیدر آقامه...