اگر ربنا ربنا کردهام سحرها خدا را صدا کردهام خودم را بر این سفره جا کردهام در این پانزده شب دعا کردهام خدایا به چشمانِ مستِ حسن بده دستِ من را به دستِ حسن من امشب بر آنم که مثلِ قدیم دلم را ببندم به راهِ نسیم در این ماه با «یا علی»، «یا عظیم» بیفتم به دست و به پایِ کریم کریمِ کریمانِ عالَم، حسن دمت گرم، دردت به جانم حسن در آن شب که عالَم قمردار شد درختِ نبوت ثمردار شد علی نذر کرد و پسردار شد زمین پیشِ پایش خبردار شد چه بهتر از اینکه به هر انجمن به زهرا بگویند اُمُالحَسَن حسن اسمِ اعظم، حسن کُلِ دین حسن حقِ مطلق، حسن بیقَرین حسن کیست؟! إِيَّاكِ هر نَسْتَعين حسن کیست؟! گردنزنِ ناکِثین به حِلمِ حسن دشمن اقرار کرد معاویه را صلحِ او خوار کرد منی که شدم مبتلایِ حسین زمین خوردهام پیشِ پایِ حسین شدم وقفِ دولتسرایِ حسین چه بهتر که محضِ رضایِ حسین به پا خیزم و باز طوفان کنم دوباره حسن جان، حسن جان کنم حسین است مستِ وقارِ حسن حسین است هرجا کنارِ حسن حسین است دنبالِ کارِ حسن حسین است در اختیارِ حسن حسینی که سرها کفِ پایِ اوست امیری حسن رویِ لبهایِ اوست
مثل همیشه عاااالی