مظلوم عالم علی چقدر تو این سی سال زجر کشیدم من بس که من از قنفذ طعنه شنیدم من چقدر تو این سی سال آه کشیدم من فاطممو کشتن دیر رسیدم من مونده یادم که صدای میزد علی برس به دادم زیر دست و پاها از نفس افتادم من پای عشق تو محسن و دادم خیلی بد زد دومی رسید به فاطمم لگد زد بین اون همه مغیره خیلی بد زد با این سر خونی با این دل خونم امشبو من پیش فاطمه مهمونم دارم میرم اما خیلی پریشونم به فکر فردای زینب و کلثومم با وقاحت میبرن زینب من رو به اسارت میره گوشوارهی بچههای من به غارت یه عذابه مگه جای زیبنم بزم شرابه میبینم رو نی سر طفل ربابه روی دست بچههام جای طنابه به سمت گودال از خمیه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود آه کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من داد بی داد چقدر شلوغ شده گودی گودال