مسعود پیرایش

لبهات خشکه دستات سرده

175
1
لبهات خشکه
دستات سرده

الان دیگه مشک و پر کرده
بر می‌گرده

شد آسمونم تیره و تیره
طفل کوچیکم داره میمیره

اشکامونو اینجا کسی جدی
نمی‌گیره

دست رو دلم نزار حرف عمو دو تا نمی‌شه
تو دووم بیار

ای آسمون روی لب خشک علیم ببار
دست رو دلم نزار

(علی دووم بیار)۳

ناله از تو
فریاد از من

خاکستر شد، اینجا از من
ای داد از من

خندیدن این مردم به اصرارم
روی لب خشک تو می‌بارم

اسبا رو آب دادن ندادن آب
به شیر خوارم

خونِ دلم علی
آب و می‌ریزن رو زمین مقابلم علی

ذره به ذره جون می‌دی
تو بغلم علی

دست رو دلم نزار حرف عمو دو تا نمی‌شه
تو دووم بیار

ای آسمون روی لب خشک علیم ببار
دست رو دلم نزار

(علی دووم بیار)۳

می‌گم با اشک
تلقین واست

قصه، قصه
شیرین واست

خورشید اومد
پایین واست

سهم من از داغ تو غربت شد
تو رفتی و این خیمه غارت شد

به عمّه و به مادرت خیلی
جسارت شد

ای پسرم علی
با چوب گهواره زدن توی سرم علی

حالا به جای تو با شمر همسفرم علی
ای پسرم علی

دست رو دلم نزار حرف عمو دو تا نمی‌شه
تو دووم بیار

ای آسمون روی لب خشک علیم ببار
دست رو دلم نزار

(علی دووم بیار)۳

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش