مسعود پیرایش

شب رقم خوردن تقدیره

1723
39
شب رقم خوردن تقدیره
پشیمونم خدا نگو دیره

خوش به حال بنده‌ای که امشب
روزیِ یک سالشو می‌گیره

به جای مُچ، گرفتی دستامو
همیشه غصه‌ی منو خوردی

پُلای پشت سرمو یک عمر
شکستم و به روم نیاوردی

قبول دارم
خیلی بدم ولی بگیر دستمو

پشیمونم
به خاطر علی بگیر دستمو

هر کسی اسم عليو برده
برا یه عمر می‌بنده بارش رو

نمی‌ذاری آتیش بگیرم من
حُبّ علی می‌کنه کارش رو

نذار بسوزم پیش اونایی
که با غضب آتیش زدن در رو

نذار بسوزم پیش نامردی
که سیلی زد صورت مادر رو

پیش علی رو چادر فاطمه‌ پا نذارین
تو کوچه‌ها اشکای زینبش رو درنیارین

یک شهر برای بردنم رد می‌شد
از روی در که روی زهرا افتاد

مرغ از قفس پرید و ندا داد جیرئیل
اینک شما و وحشت دنیای بی علی

مثلا تو رو تاب میدم
مثلا تو رو آب میدم

مثلا تو صدام کردی
من با خنده جواب میدم

مثلا عمو برگشته
شدم آره خیالاتی

مثلا همه جمعیم و
توی آغوش باباتی

مثلا سه چهار ساله
شدی و دیگه خوشحالم

بازی می‌کنی توی کوچه
با رقیه‌ی هفت سالم

جای بغل رباب ببین کجایی
قتد عسل رباب رو نیزه‌هایی

کوچیکه سرت با طناب می‌بندن
بببین به خنده‌های مادرت می‌خندن

تو نِی سواری منم پیاده
ببین کیا دور منن

این حرمله و سَنان و خولی
با کعبه‌نی منو می‌زنن

گمان کنم که کسی پیش تو شفاعت کرد
حسین آمد و امسالم وساطت کرد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش