سر بابامو زدن به نیزهها اَین عَمّیَ العبّاس دستور حمله دادن به خیمهها اَین عَمّیَ العبّاس دیگه امنیت ندارن عمّهها اَین عَمّیَ العبّاس شده وقت غارت خیمهها اَین عَمّیَ العبّاس عمو بیا عمو بیا تو که رفتی بعد تو آتیش به خیمهها زدن عمو بیا، عمو بیا تو که رفتی زن و بچهها رو بی هوا زدن عمو بیا عمو بیا پای شمرو حرمله به خیمههامون وا شده عمو بیا عمو بیا تو که رفتی سر گوشوارهی ما دعوا شده اَین عَمّیَ العبّاس ... وٱعف عنا وٱغفرلنا یکیشون به قصد غارت اومده اَین عَمّیَ العبّاس یکیشون پی غنیمت اومده اَین عَمّیَ العبّاس یکی با بغض و حرارت اومده اَین عَمّیَ العبّاس اون یکی برا اسارت اومده اَین عَمّیَ العبّاس عمو بیا عمو بیا توی دست ساربون خاتم بابای منه عمو بیا عمو بیا هر کی از راه میرسه منو شلاق میزنه عمو بیا عمو بیا بعد تو دنیا دیگه برای ما جهنّمه عمو بیا عمو بیا من خجالت میکشم دور و برم نامحرمه صدای شعر میده منو عذاب اَین عَمّیَ العبّاس جلوی چشای ما میخوره آب اَین عَمّیَ العبّاس گاهی میخنده به اشکای رباب اَین عَمّیَ العبّاس دستای عمّهرو بسته با طناب اَین عَمّیَ العبّاس عمو بیا عمو بیا دختر حرمله می گفت ما رو کوفه میبرن عمو بیا عمو بیا اینا که من دیدم از معجر ما نمیگذرن عمو بیا عمو بیا تا که خوب بشه روی تنم جای کبودیا عمو بیا عمو بیا ما رو میخوان ببرن محلّهی یهودیا شام کجا عمّه سادات کجا شام کجا رقیه سادات بزم مِی و بزم طب ای وای زینب ...