رو سینه‌ات نشست

رو سینه‌ات نشست

[ حسین قربانچه ]
رو سینه ات نشست
با لگد زد دوتا دندهات رو شکست

تو دعا میکردی و دهانت رو بست
روسینه ات نشست

گلوتو گرفت
دید سرت جدا نمیشه موتو گرفت
دیدن خواهرت آرزوتو گرفت

چه بد میزنن 
جلو تو به خواهرت لگد میزنن

یکی نبود بگه چرا
لب تشنه میبری سرو

گوشات مگه نمیشنوه
بنیه های مادرو

این اولین شکاره که
تنش رو بر میگردونن

نگاهش به خیمه هاست میخوان
سرو به زور بچرخونن

(به چادر زنهاست حواسش
یکی دو ساعته دیگه
تو دست اخنسه لباسش) ۲

چکمه رو صورتش میذاره
حسین گریه میکنه
خولی اداشو در میاره

(ای مظلوم حسین) 

تو داری به مرگ میخندی
چقدر از حرم دل کندی

گره های محکم روی 
روسری من میبندی

چقدر خشک لبات
تو بشین تو خیمه ها

بذار که من برم به جات
چقدر موعظه کردی پریدن تو صحبتات

آه حسین
چه پلیده دشمنت
نعل اسباشونو نو کردن

بیان رو بدنت
لباس کهنه میپوشی
در نیارن از تنت

عزیزم ببین سنان و خولی حروم خورو
در میارن ادای گریه های منو تورو
بیشتر از این نمیخوام تحقیرمون کنن برو

(ای مظلوم حسین) 

حالا نوبت گوداله
فاطمه داره می‌ناله

این حسینه که تو مقتل
زیر پای شمر می‌ناله

نیزه میزنه پهلوتو
توی مشت گرفته موتو

چی مخواد مگه از جونت
یکی کرده پشت و روتو

(بی هوا میزدنت
پیرمردا صف کشیدن
با عصا میزدنت) ۲

مگه تو حروم حلال کردی چرا میزدنت

آه حسین
کاش که زود جدا می‌کرد 
چکمه میزد به لبی 

که داشت خدا خدا می‌کرد
یجوری ضربه رو می‌زد
استخون صدا می‌داد

کار واسه‌ی سر بریده سخت می‌کنن
سرو آویزون به شاخه درخت می‌کنن
تو تنور میذارن و خیال و تخت می‌کنن

(آه حسین) 

تو رو هتک حرمت کردن
به سرت جسارت کردن

توی خیمه ریختن اوباش
حرمت رو غارت کردن

میبرن النگو هارو
معجرای رو موهارو

حرمله طناب می‌بنده
دور دست بانو هارو

محمل بی پرده و
زینب افتاد به کارای تابحال نکرده و
رد شد از محل بازار فروش برده و

آه حسین
سخته بد نگات کنن
عصمت الله باشی 

اما خارجی صدات کنن
هرچی رو سری بخوای
خنده به ناله هات کنن

چهل تا منزل بردی
شام خراب دیگه نه
هرجا خواستی ببری

بزم شراب دیگه نه
شیرخواره شیر بدی
جلو رباب دیگه نه

(آه حسین)

نظرات