روزهای دلواپسی

روزهای دلواپسی

[ مسعود پیرایش ]
دلم آشوبه، خسته شدم پیش تو آمدم حسین
ببین اشکامُ، خوب می‌دونم که نوکر بد ام حسین
خیلی داغون ام، به جون مادرت نکن ردم حسین

رفیق زیاد دارم، ولی تویی رفیق بی‌کسی
اونکه به دادم می‌رسه تو روزای دلواپسی

شب اول قبر که تنهام میذارن
تو تنهام نذار، سپردم پیرهن سیامُ بیارن 

یه تربت بزارید به زیر زبونم 
توی قبرمم می‌خوام واسه ی تو روضه بخونم 

حسین، آقا جان، آقا جان، آقا جان

من جوونیمُ پای همین پرچم تو دادم آقا
نرسید آخر کسی به غیر تو به فریادم آقا
پدرم بود که اسم قشنگ تو رو داد یادم آقا

بیا شبیه حر منو میون روضه هات بخر 
منم حرم لازم ام آقا، منو یه کربلا ببر

فقط دلخوشم به نگاه ملیحت
دیگه هیچی حالمُ خوب نمی کنه جز ضریحت

چقدر تو فراق حرم اشک بریزم؟
می‌دونی چقدر دلم تنگته؟ عزیزم، عزیزم

حسین، آقا جان، آقا جان، آقا جان

نظرات

❤️