رفتی و مونده واسه من چشم های غم گرفته

رفتی و مونده واسه من چشم های غم گرفته

[ مسعود پیرایش ]
رفتی و مونده واسه من چشای غم گرفته
از حرمله نمی‌گذرم تو رو ازم گرفته

تیری که زده یه درده و، خندیدنش یه دردِه
زورش به شش ماه رسید، فکر نکنه که مردِه

آب نیاورد عموت،  نمونده رنگ به روت
چجوری درش بیارمش این تیر از گلوت

نشون دادی یلی، شهید شدی ولی 
من از لب‌های خشک تو، شرمنده‌ام علی

امیری یا حسین(۴)

باید بجای اشک برات خون و جگر بریزم
گهواره جدیدِ قبر مبارکِ عزیزم

خون گلو از چه شد، مادر با گریه پاک کرد
نمی‌شه باورش باید یه سالگیتو خاک کرد

رفتی رو دست بالا، برگشتی با عبا
رفتی رو دست بالا، مردی شدی حالا

یه تیر سه تا کشته گرفت
من و تو و بابات

حالا کنار تو، سر قرار تو
لالایی می‌خوانم برات سر مزار تو 

امیر یا حسین

نظرات