در خونت اومدم

در خونت اومدم

[ حسن عطایی ]
در خونت اومدم این من و این گناهم
حُرم اشک‌هامو گرفت عاقبت اشتباهم

دستم رو رد نکنی دق می‌کنم به قرآن
با همه آلودگیم عاشقتم حسین جان

من رو رد نکنی همه کار و کسم
تو پناه منی به رقیّه قسم

گریه برا عزای تو عین خود عبادته
عاقبتم چیه حسین؟کاشکی بگی شهادته

صَلِّ عَلَی غَریب حسین
سیدنا الغریب حسین......

تو بدی‌های من رو پای دلم نذاشتی
تو از اون اولش هم خیلی هوام رو داشتی

دل من تنگ برای حرمت حسین جان
دست خالی گدا و کرمت حسین جان

همه حسرت منشده کرب و بلات
یه سحر یه حرم من و پایین پات

تو جمع نوکرا همش از کَرَم تو صحبته
عاقبتم چیه حسین؟ کاشکی بگی شهادته

صَلِّ عَلَی غَریب حسین
سیدنا الغریب حسین......

گیر چشمای تو دستی که زیر سنگه
در این خونه گرفتاری چقدر قشنگه

کسی درمونده نمی‌شه دیگه با ابالفضل
وقتی با حال خرابش می‌گه یا ابالفضل

به امید نگاه تو باز اومدم
در خونه‌ی غیر تو در نزدم

غلام روسیاه تو منتظر عنایته
دوای درد من فقط یه اربعین زیارته

محرم‌ها برا عزات تو کوچه‌ها قیامته
عاقبتم چیه حسین؟ کاشکی بگی شهادته

نظرات