حتّی نوادگان تو صاحب حرم شدند باید برای قبر توکاری کنم حسن *** چونانکه برسر شب لطف نور ماه افتد گدا همیشه گذارش به کوی شاه افتد ستاره سمت حریم کریم آل حسن به این امید که روشن شود به راه افتد کسی که عرضهی دین نزد مقتدا میکرد زخوف اینکه مبادا به اشتباه افتد چه بود شان تو انت ولینا حقا که در نظاره به جاهت زسر کلاه افتد نصیب زائرت اجر سفر به کرببلاست همینکه چشم دلش سمت بارگاه افتد آید به دشت کربلا آید به دشت نینوا گوید حسین من چه شد نوردوعین من چه شد برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خاروخاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست دل من مقیم کربلای تو جوونیم به پای روضههای تو رسیده نسیم جان فزان تو تواین صحرا شهید روز عاشورا لالهی عطشان زهرا تشنه بریدن رگها تو روز روشن اگر کشتن چرا آبت ندادن چرا زان در نایابت ندادن اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن برجسم صد چاکت نکردن غم ما شرارههای اون دره هنوزم صاحب زمان خون جگره دل ما پی مزار مادره مادر زهرا راز ولایت یازهرا رمز شهادت یازهرا ذکر مدام لبهای حضرت حجت یا زهرا سحرخیز مدینه کی میایی امیر بیقرینه کی میایی عزیزم مادرت چشم انتظاره شفای زخم سینه کی میایی