ارادت ما به تو آقا، از قدیمه گرمه دلامون که آقا، سید الکریمه تنها پناهه جاموندههای از کرببلا شبای جمعه حرم عبد العظیمه تا یه سلام میدم رو به رویِ گنبد این دل من میره تا باب الحسین، جلوی مرقد حرمو میبینه، میگه سلام ارباب رسیده باز نوکر بیا و جان مادرت، دریاب میپیچه بین صحنت تا صدای روضههامون پَر میکشه کنار صحن سقا باز دلامون یا سیدالکریم... تو عبدالعظیمی و سیدالکریمی ولیِّ یه بَر حق خدا و نور عینی هر شب جمعه صدای زهرا میاد از حرم خود تو آقا روضهدار امام حسینی شبای جمعه تو حرم تو غوغاس صدای زهرا میرسه که، آه حسینم تنهاس غریب و تشنه لب، میون اون گودال میبینه مادر که حسینش تشنه رفت از حال تو افتادی میون قتلگاه و دختر تو به زیر تازیونه روضه خونه خواهر تو جدا که شد به زحمت تا سَر تو بین گودال تنت میشه به زیر سُم اسبا هی لگد مال تنه تو تاکه پیشه چشم زهرا میشه غارت جلو چشمِ اباالفضل میره زینب به اسارت ای بی کفن حسین... تا راهیه رِی میشم من، شبای جمعه میگیره هر بار از غمش دلم نشونی چه گنبدی و گلدستههایی داره این حرم نداره قبر امام حسن حتی سایه بونی غربت اون آقا، داغِ دل من شد مزار خاکی و بی نشون، سهم حسن شد روضتو میخونیم، روضهی غیرت رو کوچهی باریک و دل سنگ و جسارت رو خدا نیاره هیچ کس تا ببینه مادرش رو تنها میون کوچه زیر پا بال و پرش رو دنبالِ راه خونه تا میگرده مادر تو آوار میشه عالم بین کوچه رو سَر تو