
جای دلسوختگان، جای خودم آمدهام به علاجِ دلِ شیدای خودم آمدهام ای شبِ اولِ ماهِ رمضان شاهد باش من به این مِیکده با پای خودم آمدهام تا شبِ اولِ ماه است الهی العفو عاشقان، روضه به راه است الهی العفو هر کسی رفته از این خانه خودش برگردد موقعِ عفو گناه است الهی العفو این بعید است که اسفند بهاری نشود بخششی شاملِ این عَبد فراری نشود هر کسی که چشمِ تَرَش خشک شده برگردد رودِ خشکیده محال است که جاری نشود یا اشک در دیده مُقیم است الهی العفو گریه در توبه سهیم است الهی العفو سفره پهن است بیایید خجالت نکشید صاحبِ خانه کریم است الهی العفو با ادب بر درِ این مِیکده زانو بزنید در نجف وقت سحر نغمهی یاهو بزنید روسیاهانِ دو عالم بهخدا مدیونید به کسی غیر حسین ابن علی رو بزنید میرسد حرفِ دلِ ما به اباعبدالله متوسّل شده دنیا به اباعبدالله پس خدا را بِده اینگونه قسم وقت سحر به دلِ مضطر و بیتابِ اباعبدالله این عزا چیست که در عالم بالا افتاد؟ این حسین کیست که مِهرش به دل ما افتاد؟ به حسین از سرِ تقصیر غلامش بگذر به زمانی که سرش از سرِ نیها افتاد عالَمی خواهر او را تَه مقتل دیدند ریگها زخم تنش را چقدَر بوسیدند گریهدار است که یک عدّه برای تحقیر به لبِ خشک و تَرَکخوردهی او خندیدند ماجرایی شده در کربوبلا کشتنِ او کُشته ما را بهخدا غارتِ پیراهن او این چه رسمیست که در بین عرب مشهور است چقدَر نیزه شکسته است میان تن او