تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زمزم برسم

تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زمزم برسم

[ سید امیر حسینی ]
تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زَم‌زم برسم
میوه‌ی کالم و ای کاش که من هم برسم

(فاطمه چشم به راه است سیاهی بزنم
ای اجل صبر نما تا به محرّم برسم) ۲

پس از آن جان مرا هم ببَری حرفی نیست
نه فقط باش که یک بار حرم هم برسم

دست من نیست گریبان بدرَم یا ندرم
هر زمان که به سر سوره‌ی مریم برسم

ای راه نجف کرب و بلا دستم گیر
اربعین باز بر آن سیل دما دَم برسم

هر قدم می‌شمرم تک تکِ تیرک‌ها را
تا که بر موکب عبّاس معظّم برسم

اربعین وقت قرار است بگو یا عبّاس
کاش بر سایه‌ی آن صاحب پرچم برسم

این شهیدان حرم همسفر ما بودند
قسمتم نیست چرا پیش رفیقم برسم

کم کم ای ناله بیا، موقع مقتل خوانی‌ست
وای کم مانده به گودال مقرّم برسم

ای بقیع کاش شبی سجده کنم بر خاکت
کاش، ای کاش بر این خاک پر از غم برسم
...
به نام آن که پر کرده جهان از قال صادق‌ها
به نام آن که می‌رویاند از جان‌ها، شقایق‌ها

به نام آن که از دل‌های سنگی ساخت عاشق‌ها
که می‌گردند از نورش مخالف‌ها، موافق‌ها

به نام حضرت صادق دلت را روضه مهمان چراغ اشک روشن کن، بقیعش را چراغان کن
...
ندیده حکمت از درسش، حکیمی این چنین دیگر
ادیبی یا طبیبی یا علیمی این چنین دیگر

ندیده دل صِراط المستقیمی این چنین دیگر
حلیمی یا رحیمی یا کریمی این چنین دیگر

سفارش‌های او شرح کلامی از کمال اوست
سفارش‌های او راه رسول الله و آل اوست

سفارش می‌کند بار فقیران را زمین مگذار
سفارش می‌کند در راه محرومان قدم بردار

سفارش می‌کند دل را به تدبیر خدا بسپار
سفارش می‌کند هرگز نمازت را سبک نشمار

سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دِینش را
به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را
...
زیارتنامه‌های ما، زیارتنامه‌های اوست
عزاداری ما میراثی از رسم عزای اوست

تمام گریه‌های ما کمی از های های اوست
شلوغی حرم‌ها از حدیث کربلای اوست

خودش فرموده صد‌ها حج فقط اجر سلام ماست
ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست
...
یک سلامم را اگر پاسخ لگویی می‌روم
لذّتش را با تمام شهر قسمت می‌کنم
...
به روضه می‌کشد آقا همیشه منبر خود را
به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را

میان گریه می‌بیند همان جا مادر خود را
ببین خرج عزا کرده، دعای آخر خود را

چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت
خدایا خانه‌ی او در هجوم بی حیا‌ها سوخت

نظرات