با گریه آمدم اطراف قتلگاه

با گریه آمدم اطراف قتلگاه

[ سیدمهدی حسینی ]
با گریه آمدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم ، برگرد خیمگاه

میگن یکی برات یه کاسه آب آورده
ای نیزه خورده
خودت بگو کی پیرهن کهنت رو برده؟
ای مادرمرده ، ای نیزه خورده

کوتاه نیومد ، گفتم باهات راه بیاد ، نیومد
قدّم خمیده ، کی نامرتب رگاتو بریده؟

نظرات