حاج جواد حیدری

ای مادر آب آبرویت

477
12
ای مادر‌ آب آبرویت
ای علقمه جاری از سبویت

ای زمزم اشک ما ز جویت
دریا دو‌ سه قطره‌ی وضویت

ای نام تو بهترین سرآغاز
یا ام‌بنین مرا بخر باز

ای خدمت دوست سرنوشتت
ای گریه، انار فصل کشتت

ای خاک در‌ علی سرشتت
ای خانه‌ی فاطمه بهشتت

اینگونه شدی عزیز زهرا
گفتی که منم کنیز زهرا

زینب بغلت بهار دارد
در بین مدینه یار دارد

در کوچه حسن قرار دارد
با اذن تو، ذوالفقار دارد

عباس نه، پرچم تو بالاست
از بس که غمش حسین زهراست

(در لشکر خود امیر داری
جنگنده‌ی بی‌نظیر داری

شیری و چهار شیر داری
در کرب‌ و‌ بلا سفیر داری

روزی که عطش کنار دریاست
امید حرم به مشک سقاست

صد شکر که علقمه نبودی
در غربت و همهمه نبودی)۲

تنها طرف همه نبودی
هم ناله فاطمه نبودی

آنجا که تبر روی نگین خورد
عباس سر از تنش زمین خورد

تو سوختی دل مادر کباب باقی ماند
چرا که جسم تو در آفتاب باقی ماند

لبم به آب خنک بعد تو نخواهد خورد
برای چشم ترم اشک ناب باقی ماند

تو رفته ای و بجز آه در بساطم نیست
برای من فقط این مشک آب باقی ماند

قسم به سوره کوثر که شرم آبت کرد
فقط برای تو شرم از رباب باقی ماند

میان همهمه‌ی این عمی العباس
به دست نیزه هزاران جواب باقی ماند

تو رفتی و همه‌ی گوشواره‌ها رفتند
برای اهل حرم اضطراب باقی ماند

به روی نیزه سرت پیش محمل زینب
هزار شکر که پا در رکاب باقی ماند

هزار روضه مکشوفه خوانده ام اما
هزار روضه‌ی بین حجاب باقی ماند

سرت شکست ولی تا تنور برده نشد۲
تنور گفته شد اما شراب باقی ماند

تا عمودی بر سرش تاثیر کرد
ای خدا شکل سرش تغییر کرد

حسین جان۱۳

نگاه او دل از ارباب می‌برد
ز چشم دشمنانش خواب می‌برد
اگر سقا به باران امر می‌کرد
تمام کربلا را آب می برد

الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و آبروی هلالت
شنیدم کام تشنه جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت

عزیز نازدار لالالایی
میخونم بیقرار لالالایی
عمو رفته برا تو آب بیاره
کمی طاقت بیار لالالایی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش