
ای زخمهای پیکرت آیات محکمه وی داغ دار داغ لبت نهر علقمه پرواز کرده دور سرت حاجت همه باب الحسین نخل امیدِ دو فاطمه پیشانی تو مُهر جهان تاب اهل بیت باب المراد، بابِ کرم، باب اهل بیت ای قلب اولیای خدا یادوارهات هر ماه نو هزار هزاران هزارهات قرآن سوره سوره تن پاره پارهات زخم دوباره، مرحم زخم دوبارهات تو کسیتی که گفت ولی خدای تو عباس، ای امام تو بادا فدای تو تو بیسری و بر همه سردارها سری فرزند برگزیدۀ زهرای اطهری تو مصطفی، حسین، حسن یا که حیدری آقا تو شهر خون خداوند را دری با آنکه خود برادر سبط پیمبری بخشید باز بر تو مدال برادری بی دستی و دل همگان پای بست توست وقف خدا و خون خدا بود هست توست در وصف تو هر آن چه بگویم شکست توست در روز حشر، پرچم حیدر به دست توست پرچم به دوش یاری دین خدا کنی پشت سر امام زمان اقتدا کنی ای بر لبان تشنه تو آب تشنه تر داغِ لبت زده جگر آب را شرر آب از غم تو اشک شد و مشک خون جگر بیرون شدی ز آب، لب خشک و چشم تر آب از خجالت لب خشک تو آب شد مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد مثل تو هست خویش که وقف خدا کند همراهِ دست، چشم و سر و تن فدا کند تقدیم دوست، دست ز پیکر جدا کند این گونه حقِ رهبر خود را ادا کند ای وقف سید الشهدا خون پاک تو زهراست زائر بدن چاک چاک تو ای چار نهر خون جگر و داغدار تو آب فرات گشته به دور مزار تو تا حشر اشک دیدۀ زهرا نثار تو فرزندیِ دو فاطمه شد افتخار تو دست تو را چهار ولی بوسه دادهاند خون خدا، حسن، دو علی بوسه دادهاند تو کیستی امام حسین مکرری دست حسینِ فاطمه شمشیر حیدری قرآن پاره پاره زهرا اطهری سقای تشنه کامی و سردار بیسری برخیز که از دو چشم تو ای ماه علقمه خون پاک کرد چادر خاکی فاطمه خونت حلال و آب به کامت حرام شد با ضربه عمود ز تو احترام شد در حالت قیام نمازت تمام شد زخمت به روی زخم بدن التیام شد جز زخم تیر و نیزه تو را بر بدن نبود خوردی زمین به صورت و دستت به تن نبود دریا به پیچ و تاب تو را می زند صدا شش ماهه رباب تو را می زند صدا قرآن در آفتاب تو را می زند صدا تا روز حشر آب تو را می زند صدا آب روان طواف کند دور تربتت میثم هماره اشک فشاند به غربتت ***