ای دستم بر دامن تو دل بیتاب دیدن تو در هوایت بیقرارم اباعبدالله من خزانم خسته جانم اباعبدالله دل گرفتار حرمه، مجنونه شاه علمه تشنهی لطف و کرمه، تشنهی لطف و کرمه دلها همه سوی تو، آوارهی کوی تو دل مثل طلایه، ایوان طلا شد با ذکر تو هییت مثل کربلا شد همچو برگی در طوفانم در هوایت سرگردانم با کبوترهای گنبد رهسپارم من هر چه دارم یا ندارم از تو دارم من حسین ... هر چی دارم از تو دارم بی تو من بی اعتبارم نوکریته افتخارم افتخارم افتخارم تو جوونی و پیری، دستامونو میگیری آقاجون خپب میدونم، که تو نعم الامیری سقای دشت کربلا اباالفضل... اباالفضل علمدار خامنهای نگهدار یا حجت ابن الحسن عجل علی ظهورک